دلم

 

 

   دلم برای کسی تنگ است که گاهی دل تنگم میشد…

  دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه داد…

  دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلامش مرا در عشقش غرق میکرد…

  دلم برای کسی تنگ است که هنگام دلتنگیهام آغوشش مأمنم بود…

  دلم برای کسی تنگ است که دستانم همیشه گرمای دستانش را می طلبید…

  دلم برای کسی تنگ است که هر شب سرم شانه هایش را آرزو داشت…



:: برچسب‌ها: دلم , دلتنگم , طلوع عشق , آغوش گرم ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 7 / 11 / 1391
عاشق

 

دوست دارم بگویم سلام

ولی دلم می لرزد،

آخر می دانم از پس هر سلامی وداعی تلخ به انتظار نشسته است

دوست دارم یک دل سیر نگاهت کنم

ولی باز دلم می لرزد

می دانم که از پس نگاه دلم را پاره پاره جا خواهم گذاشت

دوست دارم قلبم را برایت هدیه کنم

ولی باز دلم می لرزد

می دانم که برای اینکار هم باید ته صف زنبیل دل به دست انتظار بکشم

دوست دارم عشقم را فریاد بزنم

ولی باز دلم می لرزد

می دانم که فریادم هم به جایی نمی رسد

دوست دارم ،دوستت بدارم

این بار انگار دلم نلرزید

چون خوب می دانم که هیچکس مرا از این حس نمی تواند جدا کند

حتی آن چشمهای افسونگر عاشق کشت

اری ...

من با خیالتم خوشم...



:: برچسب‌ها: سلام , نگاه , دلم , وداع ,
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 22 / 10 / 1390
دلم تنگ است

 

دلم...

دلم امشب چه آرامست

ولی چشمهایم بارانی

نمی دانم که امشب

باز هم به دیدارم میایی

دلم تنگ است پر درد است

بدون تو خوشی ننگ است

سکوت مبهمت را همین یک شب بیا بشکن

که سخت محتاج صدایت هستم

دلم امشب چه اشوب است

بدون تو چه تنهایم

بدون تو و دست هایت

ببین هم آغوش سنگ هایم

بیا با من بخوان شعر امیدت را

که من نومید بی تو می بارم

برای تو و چشمان زیبایت

ببین تا صبح با گریه بیدارم



:: برچسب‌ها: دلم , سکوت , صدا , درد , صبح ,
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 18 / 10 / 1390
دلم تنگ است

 

دلم برای کسی تنگ است که اینجا می‌آید ودست ‌نوشته‌هایم را می‌خواند .

 

کسی که تنها ردپایش یک " غریبه ........" است و بس.

 

کسی که او را "....................." می‌نامم.

 

دلم برای او تنگ است که خدا به اندازه وسعتِ چشم‌های دریائیش باران می‌بارد.

 

برای او که دست‌هایم در دست‌هایش جوانه زد.

 

برای او که عشق را به من بخشید



:: برچسب‌ها: دلم , غریبه , جوانه , عشق ,
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : فاطیما
تاریخ : 18 / 8 / 1390

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد